ای خدا ! در این تجربه سخت تاریخ که فرا راه امت ما داشته ای ، در میان دشمنان خونخوار و مشکلات روز افزون و توطئه های بی شمار ، ما را از همه بلا یا حفظ کن. هر لحظه ، خبری مدهوش فرا می رسد ، رنجی و شکنجه ای بر قلب محرومم ، فشاری بر پای خونینم ، اشکی در گوشه دیدگانم ، سوزی و جوشی بر همه اعصابم . به درگاه خدا دعا می کنم . دعائی که در حلقومم می سوزد . دعایی که از عصاره وجودم سرچشمه می گیرد . دعای یک آدم درد مند دلشکسته . دعای مسئولی مستاصل شده . دعای فرماندهی مجروح ، که نیرویی در دست ندارد . خدایا! من بنده توام . من از خود چیزی ندارم که به خاطر خود فکری کنم . من بازیافته ام . من کشته ام . من رفته ام . دیگر منی از من وجود ندارد . اما آنچه ازآن رنج می برم ، سرنوشت مستضعفین است . سرنوشت انقلاب است . خدایا ! چگونه شاهد باشم که حق بمیرد و کفر و ظلم و جهل ، قهقهه های مستانه سر دهد و خدا و پیغمبر را مسخره نماید و مستکبرین دنیا ، نابودی حق پرستان را جشن بگیرند و با خیال راحت ، به مکیدن خون بی نوایان و نابود کردن آزادمردان بپردازد . ای صاحب الزمان ! استعمارگران شرق و غرب ، دنیا را به خاک و خون کشیده اند و چشمان نگران محرومین و مستضعفین عالم به تو دوخته شده است . همه انتظار دارند که تو از پشت دیوار کعبه ، فریاد " انا القائم المنتقم " را سر دهی و با شمشیر ذوالفقارت ، پایه های ابرقدرت هارا قطع کنی ، طاغوت ها را از تخت قدرت به زیر بکشی ، کفار و منافقین را از دم تیغ بگذرانی و دنیا را از عدل و داد پر کنی . ای خدا ! در این تجربه سخت تاریخ که فرا راه امت ما داشته ای ، در میان دشمنان خونخوار و مشکلات روز افزون و توطئه های بی شمار ، ما را از همه بلا یا حفظ کن. خدایا ! ابرقدرت ها و طاغوت ها و عوامل داخلی آنها که قصد نابودی اسلام و مسلمین را کرده اند ، نابود گردان . خسته شده ام . پیر شده ام دلشکسته شده ام . .. دیگر آرزوئی ندارم . احساس می کنم که در این دنیا ، دیگر جای من نیست. با همه وداع می کنم و می خواهم با خدای خود تنها باشم . خدایا ! به سوی تو می آیم از عالم و عالمیان می گریزم . تو مرا در جوار رحمت خود سکنی ده …
|
سوگ بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) این روزها با لحظه هایمان گره خورده است ، بانویی که صلابت ، ولایتمداری و پرهیزگاری اش تا همیشه زبانزد تاریخ است ، بزرگان ، سخندانان و خردورزان و عالمان دین در توصیف آن وجود بی بدیل آسمانی فراوان گفته و بسیار قلم زده اند ، اما باز هم باید گفت و نوشت تا رایحه جاودان نام و خاطره آن حضرت ، همچنان فضای عطشان اعصار به معنویت و عدالت را معطر سازد .
| |
| خم کرد پشت زمین را ، ناگاه داغ گرانت هفت آسمان گریه کردند ، بر تربت بی نشانت غمگین و خاموش و خسته ، با بالهای شکسته تا باغ خورشید پر زد ، از این قفس مرغ جانت وقتی که رفتی همان روز ، از دور آیا ندیدی بغض غریب علی را ، در شیون کودکانت ؟ رفتی ولی آه بانو ، عمری است از چشم هامان گلهای خون می شکوفد ، با یاد هجده خزانت جز عشق و خوبی چه کردی ؟ جز رنج و حسرت چه دیدی ؟ نا مهربانان چه کردند ، با آن دل مهربانت ؟ فردا که برخیزی از خاک ، امضای مظلومی توست مهر کبودی که مانده است ، بر شانه و بازوانت ... * فاطمه سالاروند |
| نمایش آسمانی عبودیت اسلامی در جام‌جهانی | ||
صدها میلیون بیننده‌ای که از ده‌ها شبکه تلویزیونی در سراسر دنیا مسابقه فوتبال بین تیم‌های ملی عربستان سعودی و تونس را در چارچوب دور اول مسابقات هجدهمین دوره جام جهانی فوتبال مشاهده کردند، در طول 90 دقیقه بازی، دوبار شاهد صحنه‌ای بودند که نمادی ویژه از عبودیت اسلامی بود. بازیکنان تیم ملی فوتبال عربستان در هر دو باری که دروازه تیم ملی فوتبال تونس را باز کردند، به‌جای واکنش‌های عجیب و غریبی که از سایر تیم‌ها دیده می‌شود، به‌سرعت در کنار یکدیگر قرار گرفتند و روی زمین چمن ورزشگاه مونیخ آلمان، در برابر صدها دوربینی که بزگترین پوشش رسانه‌ای دنیا را ایجاد کرده بودند، «سجده شکر » به‌جای آوردند. این حرکت بازیکنان مسلمان تیم ملی فوتبال عربستان - که بازی زیبایی هم ارائه دادند- در تورنمنتی که بیشترین مخاطب را در سراسر جهان به خود اختصاص داده است و اذهان بسیاری را متوجه خود کرده، نمودی بارز از «تبلیغات اسلامی به شیوه مدرن امروزی » است. قطعا بسیاری از مفسرانی که به همه زبان‌های زنده دنیا در حال گزارش این بازی بودند، در برابر این حرکت زیبا به مخاطبان خود درباره آن توضیح داده اند و این همان کمال مطلوبی است که هر مسلمان بع‌عنوان یک ابلاغ‌کننده‌ی دین خدا در جهان به‌دنبال آن است. ای کاش چند کشور مسلمانی که در این دوره از جام جهانی حضور دارند، در فرصت مبسوطی که پیش از آغاز بازی‌ها و پس از مشخص شدن فهرست صعود‌کنندگان به مسابقات آلمان وجود داشت، با رایزنی‌های نزدیک، به بررسی راه‌های تبلیغات اسلامی در این پر مخاطب‌ترین اتفاق جهان - که یک ماه تمام همه نگاه‌ها را متوجه خود می‌کند ـ می پرداختند. جاداشت مسئولان فرهنگی ایران اسلامی در این مقوله پیشگام می‌شدند و در دنیایی که غرب با طرح‌ها وتوطئه‌های بسیار، افکار عمومی را به « اسلام‌هراسی »دعوت می‌کند ، گامی درجهت نمایش روح معنوی و آسمانی اسلام برمی‌داشتند. ایکنا |
ده شهر بزرگ آمریکا ده رتبه اول جستجوی کلمه خدا را به خود اختصاص داده‌اند
در جستجو برای کلمه «God» در موتورهای جستجوی گوگل و یاهو 926 میلیون و برای کلمه«Devil» حدود 245 میلیون مدخل ثبت شده است.
در جستجوی برای کلمه «God» در موتورهای جستجوی گوگل و یاهو به ترتیب تعداد 628میلیون و 298میلیون مدخل ثبت شده است.
کلمه«Devil» به معنای شیطان نیز در این جستجوگرها در گوگل 170میلیون و در یاهو 75میلیون و چهارصدهزار مدخل را داراست، که البته اصلی‌ترین مترادف کلمه شیطان؛ «Satan» با تعداد 42میلیون و دویست هزار و تعداد 19میلیون و چهارصدهزار مدخل در گوگل و یاهو و در مقایسه با کلمه«Allah» با 32 میلیون وششصد هزار مدخل در گوگل و 14میلیون و ششصد هزار مدخل در یاهو دارای رکورد قابل توجهی است.
بر اساس این نتایج، مراجعه به نرم‌افزار«گوگل‌ترندز» حاکی است که بیشترین جستجوی کلمه«God» از لحاظ شهر ده رتبه اول مربوط به ده شهر بزرگ آمریکا مانند اس تی لوییس، آتلانتا و دالاس ست که البته از نظر کشوری، فیلیپین در رتبه یکم و آمریکا و سنگاپور در رتبه‌های بعدی قرار گرفته‌اند.
از لحاظ زبانی رتبه اول این جستجوبه زبان انگلیسی تعلق دارد و زبان‌های دانمارکی و سوئدی و هلندی در مراتب بعدی هستند.
همچنین بیشترین جستجوی کلمه «Devil» در شهرهای جهان نیز در ده رتبه اول مربوط به ده شهر بزرگ آمریکاست که البته از لحاظ کشورها، باز فیلیپین در رتبه اول و آمریکا و استرالیا و کانادا در رتبه‌های بعدی قرار دارند و در بخش زبان، زبان انگلیسی بیشترین جستجو و زبان‌های سوئدی و ایتالیایی مراتب دوم و سوم را به خود اختصاص داده‌اند
انتهای پیام
ایکنا
شهیدان! صفای قدمتان...
نمازگزاران جمعه تهران دیروز با 5 شهید گمنام وداع کردند
5 شهید گمنام دفاع مقدس برای تدفین در ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران از سر در اصلی دانشگاه تهران تا چهار راه ولیعصر تشییع شدند
تابوت این شهیدان گمنام در داخل خیمه‌ای سفید رنگ قرار داده شده بود که بر فراز این خیمه پرچمی قرمز رنگ با عبارت «یا حسین (ع)» به چشم می‌خورد و انسان را ناخودآگاه به یاد خیمه های حسینی در صحرای کربلا و پرچم قرمز رنگ گنبد و بارگاه سید‌الشهداء در کربلای معلی می‌انداخت.
تشییع این شهیدان گمنام در شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) شور و حال دیگری به مراسم داده بود و مردم عزادار و نمازگزار با سینه زنی ، پیکر پاک این دلاور مردان گمنام دفاع مقدس را همراهی می‌کردند.
جمعیت عزادار با اشک‌های جاری در کنار تابوت شهدا حرکت می‌نمودند و هر یک به نحوی با دست، صورت، چفیه، تسبیح و ... خود را متبرک می‌کردند و از شهیدان می‌خواستند تا آنها را شفاعت کنند.
تصویر به‌یاد ماندنی شهید امیر حاج امینی، بی‌سیم‌چی گردان انصار‌الرسول(ص) لشگر 27 محمد رسول‌ا... (ص) در دستان جوانان سیاه پوش خودنمایی می‌کرد که بر روی آن عبارت «آنان که رفتند کاری حسینی کردند، آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند وگرنه... یزیدیند» به چشم می‌خورد.
جلوی اتومبیل‌های حامل پیکر پاک شهدا پرچمی از ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران با عبارت «ان جندنا لهم الغالبون» نصب شده و در اطراف آن پارچه‌ای با عبارات «السلام علیک یا اباعبدالله الحسین،یا زینب کبری (س)، هیهات منا الذله» و شاخه‌های گل نصب شده بود.
این پنج شهید گمنام که از پنج عملیات مختلف والفجر مقدماتی، کربلای 5، بدر، زبیدات و پنجوین بودند سنین‌شان 19، 20 و 25 سال ثبت شده بود.
مردم عزادار در دسته و گروه‌های مختلف با سردادن شعارهای «ابوالفضل علمدار،خامنه‌ای نگهدار»، «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخارماست»، «این گل پرپر از کجا آمده،از سفر کرب و بلا آمده» و سرودن شعر معروف «کجائید ای شهیدان خدایی، بلاجویان دشت کربلایی» با پنج کبوتر خونین بال گمنام دفاع مقدس وداع کردند.
ای بهترین همدم!
ای روشنی چشم من! امید م به رحمت توست.ای دادرس من در سختی ها و روز واپسین! من به خود ستم کردم، تو به کرم خود از گناه و لغزشم بگذز. خدایا بر رسول اعظم محمد مصطفی(ص) درود فرست و دلم را از نفاق پاک گردان و کردارم را از ریاء،و زبانم را از دروغ و چشمم را از خیانت نجات ده زیرا تو به نهان سینه ها و خیانت دیده ها آگاهی.
خدایا! امیدم را به خودت ثابت بگردان و از هر که جز خودت قطع کن. معبودا! از فضل بیکرانت روزی حلال نصیبم کن و دلم را از تیرگی ها پاک گردان.
آمین یارب العالمین
امروز خانواده‌های شاهد برای زیارت به اینجا آمده اند ، در تنهایی خویش با آنها خلوت کرده اند و اشک‌ریزان درد دل می کنند....
از نسیم اینجا بوی جزیره مجنون، شلمچه، ماووت، قلاویزان و کرخه به‌مشام می‌رسد. در این مکان خاطره گذشتن از میدان مین، قرار گرفتن زیر آتش توپ و خمپاره‌ها، مقاومت جانانه هنگام پاتک دشمن تداعی می شود.
اینجا مزار مطهر شهدای گمنام در دامنه کوه خضر قم - شهر کریمه اهل بیت(س) است.
این‌ها که اینجا آرمیده‌اند هیچگاه به رهبرشان پشت نکردند. دیروز با دست خالی به جنگ تانک‌های دشمن رفتند و خون مطهرشان را که سرچشمه زلال آن به خون ابا عبدالله(ع) در کربلا می‌رسد بدون هیچ تمنایی هدیه کردند.
شهدای عزیز! شما برای به‌دست آوردن گوهر کمال، دل به دریا زدید و رفتید و ما ماندیم و یاد سبزتان و عطر دل‌انگیز پیراهن بسیجی‌تان.
لبان شما در لحظات آخر از نسیم دیدار یار، چون گلی شکفته خندان بود.
شما در کربلای خونین ایران، دعوت حسین زمان را لبیک گفتید و نماز سرخ عشق را با سلام شهادت به‌پایان رساندید.
اسماعیل‌گونه در قربان‌گاه حق و صدق، فدای قرآن شدید و به عاشوراییان پیوستید.
سلام بر شما و سلام بر حسین؛ آموزگار شهادت.
بلند باد قامتتان و جاودانه باد یادتان.
نگاه کنید! چهره ای معصوم! پر رمز و راز و غمگین!
حکایت این چهره غمبار چیست؟
چرا بغض درگلو دارد؟ چرا درِ گوشی نجوا کردن... و چرا با احمدی نژاد؟
من در دل این کودک نیستم ولی تصویر معصومانه اش از ناگفته های زیادی حکایت می کند. او شاید از جمله کودکانی باشد که بر اثر فقر و محرومیت توان ادامه تحصیل را از دست داده باشد. شاید هم ماهها از فرط محرومیت و نداری در سفره شان از میوه و گوشت و . . . خبری نبوده باشد وشاید هم از بی عدالتی به رئیس جمهور خود شکایت می برد.
راستی چه فرصت خوبی! ای کاش احمدی نژاد بازهم به شهر من بیاید. . . ای کاهش دوباره بتوانم با رئیس جمهور خودم درد دل کنم. درد دل با کسی که تجسم صفا و صمیمیت است.محمود را می گویم.او که معتقد است برای مردم «نوکری» بیش نیست.فرقی نمی کند، شهردار باشد یا رئیس جمهور. به میان ما می آید.دست می دهد...رو بوسی می کند... واهمه ای ندارد. . . محافظانش هم از دست او شاکی هستند که چرا قواعد حفاظتی را رعایت نمی کند.اما احمدی نژاد می داند که احساس درد مردم یک راه بیشتر ندارد و آن هم در میان مردم بودن و با مردم بودن است.
خدایا حافظ و نگهدارش باش. آمین
السلام علی القائم المنتظر المهدی...
دیشب درجمکران بودم. در صحن مسجد ، درست در مقابل گنبد فیروزه ای و دوگلدسته زیبا نماز خواندم.
اینجا که وارد می شوی نسیمی معطر مشامت را نوازش می دهد.. اینجا همه چیز برات آشناست...زمین اینجا،آسمان اینجا، در و دیوار و همه جای این مکان تو را بیاد یک چیز می اندازه و اون هم گل نرگس و یوسف زهراست..
به به!چه زیباست!چراغ های سبز،پرچم های سبز و گنبدهای سبز...اینجا هیچکس بیکار ننشسته ، همه مشغولند. اللهم کن لولیک الحجت الحسن...
همه در حال درددل کردن با مولای خود هستند...یکی دردعای خود درحالیکه اشک از چشماش سرازیرِ فرج آقا را از خدا طلب می کنه...اللهم عجل لولیک الفرج. دیگری در سجده شانه هاش می لرزد...سجده را طولانی می کنه...او حتما می دونه نزدیک ترین حالت انسان به خدا در سجده است.اینجا مهبط ملائک الهی است.شب های جمکران میقات دل های شکسته است.
مادری را دیدم که فلج بود و فرزندش او رو با ویلچر به مسجد آورده بود...اون طرف تر پیرمردی که خود را به درب ورودی چسباند...زیر لب با مولای خودش حرف می زنه...عده ای در صحن مسجدسفره ها رو پهن کردند...غذایی ساده...آنها از شهرهای دور آمدند....منتظران مهدی در اینجا جمعند...
آنهایی که خداحافظی می کنند پس از خروج از درب اصلی دوباره بسوی مسجد برمی گردند دست بر سینه گذاشته و بازهم سلام می دهند :السلام علیک یااباصالح المهدی...گویی دوست ندارند با مولای خود خداحافظی کنن...
شب های جمکران یعنی عشق یعنی صفا یعنی خود را ندیدن و مولا را با چشم دل دیدن. شب های جمکران یعنی آرزوی ظهور...یعنی فدای مهدی (عج)شدن....یابن الحسن روحی فداک...شب های جمکران یعنی به مهدی زهراء سلام کردن...صلی الله علیک یا بقیت الله .....شب های جمکران یعنی.....
